يکي از معضلاتي که امروزه در محيط خانواده با آن مواجه هستيم طلاق عاطفي و جدايي احساسي ميان زوجين است که ميتواند عوارض بدتري از طلاق رسمي داشته باشد. به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران خانواده به عنوان مهمترين نهاد موجود در جامعه همواره با آسيب هاي مختلفي مواجه بوده و مسئله طلاق بزرگ ترين معضل اين نهاد اجتماعي محسوب مي شود به طوريکه اثر ازدواج را قراردادي بين دو شخص براي زندگي مشترک بدانيم اين قرارداد همواره پايدار نيست وگاهي بنا به دلايلي فسخ مي شود. طلاق در قانون جدا شدن زن از مرد رها شدن از قيد نکاح و رهايي از زناشويي است و طلاق از ديدگاه روانشناختي يعني قطع ارتباط عاطفي مطلوب بين زن و مرد به طوري که مي توان گفت هر طلاقي ابتدا در بعد عاطفي خود اتفاق مي  افتد.  طلاق فيزيکي نوع ديگري از طلاق است که به شکل قانوني وغير قانوني رخ مي دهد.  طلاق فيزيکي غير قانوني به اين معني است که زن و شوهري با وجود اينکه سالهاست حتي مکان زندگي خود را جدا کرده اند و ارتباطي ندارند با اين وجود اقدام به ثبت طلاق خود به صورت قانوني نکرده اند. *آگاه نبودن به مهارت هاي زندگي از مهمترين عوامل طلاق است  حسين شيخ زاده روانشناس گفت: علل وعوامل مختلفي باعث مي شود اختلافات زناشويي منجر به طلاق شود. وي ادامه داد: رشد نيافتن شخصيت يکي از طرفين، نداشتن تفاهم هاي روانشناختي از يکديگر، نبود سازگاري فرهنگي و خانوادگي و آگاه نبودن به  مهارت هاي زندگي از مهمترين عواملي است که در بروز طلاق تاثير دارد. شيخ زاده با اشاره به اينکه اگر زن و مرد تفاوت هاي يکديگر را درک کنند بسياري از اختلافات قابل حل است بيان داشت: بسياري از اختلافات زن و شوهر بعد از ازدواج را مي توان با آگاهي از بين برد. * طلاق عاطفي جدايي عاطفي بين زوجين است فرامرز يارقلي روانشناس و مشاور خانواده گفت: طلاق عاطفي جدايي و از هم گسستگي عاطفي ميان زن و شوهر شدهاست که به طور تدريجي ميان ان ها رخ مي دهد.  وي با اشاره به اينکه طلاق عاطفي مي تواند زمينه ساز طلاق اقتصادي و قانوني و يا اجتماعي ميان زن و شوهر شود بيان داشت: نبود بچه، فشارهاي خانوادگي، درک نادرست از جنبش م قابل، شرايط نامناسب اقتصادي و ناتواني در مهارت هاي زندگي و مهمترين دلايلي است که موجب طلاق عاطفي ميان همسران مي شود.  يارقلي گفت: طلاق عاطفي معمولا تدريجي و در پي ناکامي هاي مکرر و نبود ارضاي خواسته هاي رواني، مالي ، فرهنگي خودنمايي مي کند و پيوند تنگاتنگي بارخ دادن طلاق رسمي دارد. * کمبود محبت مهمترين دليل طلاق عاطفي است  محمد مصدق نيا روانشناس گفت: در زماني که فرآيند ازدواج به طور سريع و دور از شناخت رخ دهد و به دليل فرهنگ خاص خانواده ها اجازه شناخت دختر و پسر را در فاصله زماني لازم ندهند زوج پس از ورود به زندگي احساس برآورده نشد نياز کرده و در نهايت به هدف خود در ازدواج دست پيدا نمي کنند.  وي با اشاره به اينکه نبود محبت مهمترين دليل اين نوع طلاق ها در محيط خانواده و بين زن و شوهر است افزود: نبود محبت بين زن و شوهر و روابط عاطفي موجب ايجاد خلا در زوجين شده و فاصله ان ها را روز به روز بيشتر مي کند. * در طلاق عاطفي زنان بيش از مردان آسيب مي بينند منوچهر حق شناس روانشناس گفت: در طلاق عاطفي زن و شوهر براساس قانون به قرارداد اجتماعي بين خويش پايبند هستند و به سادگي نمي توان آنها را مطلقه خواند.  حق شناس گفت: در طلاق عاطفي زنان به دليل نداشتن روابط اجتماعي کمتر، درگيري با فرزندان نداشتن استقلال مالي و وابستگي بيشتر به خانواده بيش از مردان در طلاق عاطفي آسيب مي بينند. *مهمترين پيامد طلاق عاطفي بر فرزندان است فربد فدايي روانپزشک گفت: طلاق عاطفي يا جدايي احساسي بين زن و شوهر زماني جدي مي شود که فرزند يا فرزنداني هم در زندگي مشترک وجود داشته باشند و مهمترين پيامد اين طلاق ها را بايد در اين فرزندان جستجو کرد. وي با اشاره به اينکه نبود ابراز علاقه والدين به يکديگر و نبود احساسات و روابط عاطفي محکم در محيط خانواده اثرات منفي بسياري بر روي فرزندان مي گذارد اظهار داشت: اين اختلافات در ميزان هوش، موفقيت هاي تحصيلي و اجتماعي فرزندان، علاقه و خواسته هاي فرزندان تاثير منفي بسياري دارد و نوعي ترس از جدايي والدين را درپي دارد.  وي ياداور شد: که طلاق عاطفي به مراتب عوارض بدتر از طلاق رسمي را در پي دارد و عوارض آن راحتي در محيط اجتماع نيز مي توان مشاهده کرد. گفتني است، با از بين بردن بي اعتنايي به پيمان زندگي، خود خواهي ها و تنگ نظري ها بين زوجين اختلاف در سليقه ها، تنوع جويي ها و بي توجهي به سرنوشت يکديگر مي توان از طلاق عاطفي زوجين کاست و به رشد روابط عاطفي کمک کرد.