باسمه تعالی

 

 

 

 

 

 

در واقعیت درمانی رفتار زمانی واقع بینانه است که پیامد دور و نزدیک آن بررسی شده اگر درد و رنج بعدی، بیش از لذت آنی باشد، آن عمل را می توان غیر واقع بینانه نامید. انسان مسئول انگیزه تلاش دارد و احتمالاً می تواند نامامی ها را همتحمل کند. بنا براین مشکل درمان اینست که فرد را از خوشی موقت و گذرا به شادی و خوشی روشنی بخش و مداومی دعوت نمود.

 

 

 

 

 

 

برقراری رابطه عاطفی متقابل در درمان موجب ارضائ نیازهای اساسی میگردد. درمانگر وظیفه شواری دارد زیرا با کسی که نتوانسته است قبلاً با هیچ کس رابطه عاطفی برقرار کند رابطه عاطفی مطمئن ایجاد کند.

 

 

 

 

 

 

فرد مسئولیت گریز (روان آزرده و خطاکار) با احساسمسئولیت عمل ورفتار نمی کند. و به شدت نیاز دارد بیاموزد با احساس مسئولیت بیش تر رفتار کند و نیازهای دراز مدت خود ونیازهای کلی جامعه را بهتر درک کند.

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

 

 

 

 

 

 مفاهیم بنیادی واقعیت درمانی 

 

 

 

 

 

 

افرادی که به روان درمانی نیازمندند چه مشکلی دارند؟

 

 

 

 

 

 

همه این افراد یک نارسایی و مبود هستند. این افراد در ترضای نیازهای اساسی خود ناتوان بوده و شدت نیازهایی که هر فرد نشان می دهد متناسب با درجه ناتوانی او در ارضای نیازهایش است. این افراد در تلاش نامؤثری که برای ارضایی نیازشان می کنند مشترکند.همه آنها تمام یا جنبه هایی از واقعیت پیرامونشان را انکار می کنند.درمانی که بیماران را به سوی واقعیت هدایت می کند وآن ها را در جهت تعامل ومراوده مؤثر با تمام جنبه های واقعی پیش می برد واقعیت درمانی است.

 

 

 

 

 

 

ما چگونه نیازهای خود را برآورده می کنیم؟

 

 

 

 

 

 

برای ما ضروریست با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم  اگر چنین فردی نداشته باشیم نمیتوانیم نیازهای اساسی خود را برآوره کنیم. مهم خویشاوندی نیست بلکه آن است که به طور جدی حضور او را احساس کنیم و اونیز متقابلً حضور ما را احساس کند. نیازهای روانشناختی اساسی شامل نیاز به عشق و تعلق و احساس ارزشمندی برای خود و دیگران است.هدف واقعیت درمانی کمک به ارضای این دو نیاز است. برای این که دوستمان بدارند باید رفتارهای مثبت و خوشایند و مطابق با معیارهای پذیرفته شده از خود نشان دهیم. اخلاقیات، معیارها، ارزش ها یا انجام رفتار درست شرط لازم واصلی برآورده کردن نیاز مربوط به ارزشمنی است. اگر را درست ارضای نیازمان را ندانیمددچار رنج و درد فراوان می گردیم.

 

 

 

 

 

 

کسی به درمانگر مراجعه می کند از مهمترین عامل برای پاسخگویی وارضای نیازهای روان شناختی خود محروم است. یعنی کسی را ندارد که صادقانه و خالصانه او را دوست داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

مسئولیت پذیری به معنای توانایی در برآورده کردن نیازهای خود، وانجام این کار به گونه ای که دیگران را از برآورده کردن نیازهایشان محروم نکند. نیازهای تغییرناپذیری از تولد تا مرگ در زن های ما نهفته است واگر این نیازها برآورده نشوند باعث رنج ما با دیگران خواهد شد. واگر این نیازها برآورده نشوند باعث رنج ما با دیگران خواهد شد. ولی توانایی و روش ارضا و برآورده کردن این نیازها به طور وبیعی وغریزی در ما برنامه ریزی نشده است. و اگر روش برآورده شدن تعبیه شده بود مشکلی پیش نمی آمد. ما بیشتر با کسانی سروکار داریم که این موضوع مهم را یاد نگرفته اند. با توانایی این یادگیری را از دست داده اند. کسانیکه بیمارستان های روانپزشکی  زندان ها را پر کرده اند، کسانی که به کلینیک های روان پزشکی و مراکز خدمات روان شناختی مراجعه می کنند.

 

 

 

 

 

 

اصطلاح مسئولیت را گلاسر جایگزین سلامت روانی و اصطلاح مسئولیت گریزی را جایگزین اصطلاح بیماری روانی و مشتقات فراوان آن کند.

 

 

 

 

 

 

آموزش مسئولیت پذیری

 

 

 

 

 

 

آموزش مسئولیت پذیری مهمترین وظیفه تمام جانوران عال، و در این رأس آن ها انسان است. به استثای انسان، این وظیفه در دیگر موجودات توسط غریزه انجام می شود.انسا به جای غریزه از ظرفیت هوش و شناخت برخوردار است و با هوش خود می تواند اصل مسئولیت پذیری را به خوبی بیآموزد. کودکان معمولاً از راه رابطه و پیوند عاطفی مملو از عشق و محبتی که با پدر و مادر مسئولیت خود دارند می آموزد.

 

 

 

 

 

 

والدینی که حاضر باشند ناراحتی ، خشم و قهر شدید فرزند خود را تحمل کنند ولی همچنان محکم او را در مسیر مسئولیت پذیری نگه دارند، در حقیقت درسی به او می دهند که در تمام زندگی کمکش خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

واقعیت درمانی

 

 

 

 

 

 

بیماران، فراسوی نوع بیماری روانی خود یک مشکل همگانی دارند: آن ها قادر به ارضای نیازهای روانی خود به شیوه واقع گرایانه نیستند، برآورده کردن نیازها تلاش های نا موفق می کنند و به روش هایی دست می زنند که کم تر به واقعیت نزدیک است. درمان نوع خاصی ازآموزش یا تعلیم است که می کوشد در دوره های نسبتاً فشرده وکوتاه ، کاری انجام دهد. درمان با سه راهکار مستقل ولی در هم یافته تشکیل شده است.

 

 

 

 

 

 

1-  رابطه 2- عدم پذیرش رفتار غیرواقع گرایانه یا واقعیت گریزانه3- درمانگر باید راه های بهتر و مؤثرتر ارضای نیازهایش را با در نظز گرفتن واغیت به مراجع بیاموزد.

 

 

 

 

 

 

2-  درمانگر باید فرد مسئولیت پذیر، سرسخت، علاقمند، انسان و حساس باشد. از سلامت کامل روانی برخوردار باشد.و بتواند نیازهای شخصی خود را ارضأ کند و مایل باشد درباره درگیری های عاطفی خود هم با مراجع گفتگو کند. درمانگر باید همواره توانمند باشد و هیچ وقت ظاهرسازی و مصلحت گرایی نکند. باید مراجع را بدون قید وشرط بپذیرد.

 

 

 

 

 

 

3-  در واقعیت درمانی به رفتار بیش از طرز تلقی و نگرش اواهمیت می دهد. گلاسر می گوید اگر منتظر تغییر نگرش بمانیم مانع پیشرفت شده ایم. با تغییر رفتار به سرعت  نگرش دست می یابیم.

 

 

 

 

 

 

4-  مشاوره باید بداند هدف خشنود کردن اونیست. درمانگری که بهانه جویی مراجع را می پذیرد به این شکل درمانگر ممکن است موقتاً بتواند بیمارش را خوشحال کند ولی در دراز مدت به گریز از مسئولیت منجر می شود.   

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

 

 

 

 

تفاوت واقعیت درمانی با درمان سنتی

 

 

 

 

 

 

1-   روانپزشکی سنتی به وجود بیماری روانی تأکید دارند وآنها را طبقه بندی می کنند.

 

 

 

 

 

 

2-   بخش اصلی درمان بررسی گذشته بیمار است.

 

 

 

 

 

 

                     

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                             منیره کردلو

 

 

 

 

 

[1]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

        

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منیره کردلو مسئول مرکز مشاوره صبا تمام سعی خود را برای برخورداری شما از مشاوران و روانشناسان مجرب نموده و آماده عقد قرارداد با مدارس دوایر دولتی و غیر دولتی می باشد.

:: موضوعات مرتبط: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,
:: بازدید از این مطلب : 1254

|

امتیاز مطلب : 0

|

تعداد امتیازدهندگان : 0

|

مجموع امتیاز : 0

ن : منیره کردلو ت : شنبه 16 آذر 1392 نظرات ()